پارت جدید
#رمان
Name: تو مال منی
Pame: 18
《ویو ا.ت》
جونگ کوک : چون سلیقه خودم هستی!
ا.ت : خب چی؟
چیزی نگفت و اون طرف نگاه کردم و دیدم عکس های خفن از ارباب چشمام رو هم فشار دادم و گفتم
ا.ت : اون توی؟
اخممم کرد و گفت
جونگ کوک : اره...
ا.ت : رسیدیم به اتاق درسته؟
جونگ کوک : نه هنوز
اوفففی کردم و گفت
جونگ کوک : خسته نشو!
ا.ت : چرا؟
جونگ کوک : باهات کار دارم.
ا.ت : چه کاری؟
که یهو ارباب توی ی اتاق رفت و گفت
جونگ کوک : گفتم دنبالم بیا؟
تو اتاق رفتم خیلی بزرگ بود و خیلی زیبا بود همشه عکس های دریا بود از خوشحالی پریدم بقلش چون من وقتی خوشحال میشم میپرم روی پدرم وقتی رفتم بقلش یکم اتاق سرد بود و بدنش گرمه بود احساسی خوبی داشتم وقتی بقلش کردم که به خودم اومدم زود ازش کنار شدم که دستم گرفت شده و کشنده شدم روش و دوباره رفتم بقلش دقیقه افتادم بقلش...و آروم گفتم
ا.ت : واییی الان من دارم چیکار میکنم؟
بهم نگاه کرد و لبخندی زد و گفت
جونگ کوک : اشکالی نداره...
تقدیم جونگ کوک لاورا منتظر پارت بعدی باشید:)
#V
Name: تو مال منی
Pame: 18
《ویو ا.ت》
جونگ کوک : چون سلیقه خودم هستی!
ا.ت : خب چی؟
چیزی نگفت و اون طرف نگاه کردم و دیدم عکس های خفن از ارباب چشمام رو هم فشار دادم و گفتم
ا.ت : اون توی؟
اخممم کرد و گفت
جونگ کوک : اره...
ا.ت : رسیدیم به اتاق درسته؟
جونگ کوک : نه هنوز
اوفففی کردم و گفت
جونگ کوک : خسته نشو!
ا.ت : چرا؟
جونگ کوک : باهات کار دارم.
ا.ت : چه کاری؟
که یهو ارباب توی ی اتاق رفت و گفت
جونگ کوک : گفتم دنبالم بیا؟
تو اتاق رفتم خیلی بزرگ بود و خیلی زیبا بود همشه عکس های دریا بود از خوشحالی پریدم بقلش چون من وقتی خوشحال میشم میپرم روی پدرم وقتی رفتم بقلش یکم اتاق سرد بود و بدنش گرمه بود احساسی خوبی داشتم وقتی بقلش کردم که به خودم اومدم زود ازش کنار شدم که دستم گرفت شده و کشنده شدم روش و دوباره رفتم بقلش دقیقه افتادم بقلش...و آروم گفتم
ا.ت : واییی الان من دارم چیکار میکنم؟
بهم نگاه کرد و لبخندی زد و گفت
جونگ کوک : اشکالی نداره...
تقدیم جونگ کوک لاورا منتظر پارت بعدی باشید:)
#V
- ۱۱.۹k
- ۱۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط